در جهانی که هر روز چهرهای تازه از بحران بر ما مینمایاند ـ از سیلهای ویرانگر و زلزلههای پیدرپی گرفته تا موجهای گرما، خشکسالی و آتشسوزیهای گسترده ـ دیگر نمیتوان بلایای طبیعی را پدیدههایی «غیرقابل پیشبینی» دانست. آنچه غیرقابل پیشبینی است، میزان آمادگی ما در برابر آنهاست. «روز جهانی کاهش آثار بلایای طبیعی» فرصتی است تا این پرسش را دوباره بپرسیم: آیا جامعه ما به اندازه کافی برای روزهای دشوار آماده است؟
پاسخ به این پرسش، بیش از هر چیز در آینه آموزش و آگاهی عمومی دیده میشود. در ایران، جمعیت هلالاحمر یکی از پیشگامان ترویج فرهنگ آمادگی و خودامدادی در برابر مخاطرات بوده و هست. اگرچه تصویر ذهنی بسیاری از مردم از هلالاحمر، همان صحنههای امدادرسانی پس از بحران از نجات مجروحان، برپایی اردوگاهها، ارسال کمکهای مردمی تا سایر امور مربوط به امداد و نجات است، اما وجه کمتر دیدهشده و بهمراتب اثرگذارتری از فعالیتهای این نهاد، در عرصه پیشگیری و آموزش همگانی جریان دارد.
طی سالهای اخیر، طرحهایی چون «خانواده آماده در برابر مخاطرات»، «آموزشهای اجتماعمحور»، «ایستگاههای آموزشی» و آموزشهای امدادی در مدارس و دانشگاهها و بسیاری از برنامهها و پروژههای آموزشی و آگاهیبخش، نشان از تغییر رویکردی مهم در هلالاحمر دارد: گذار از امدادرسانی واکنشی به مدیریت پیشدستانه خطر. این تغییر نگرش، هلالاحمر را از نهادی امدادی صرف، به بازیگری اجتماعی در عرصه ارتقای تابآوری ملی بدل کرده است.
در واقع، آموزشهای همگانی هلالاحمر فقط انتقال اطلاعات نیست؛ فرآیند شکلدهی به نوعی «فرهنگ مسئولیتپذیری اجتماعی» است. شهروندی که بداند در زمان زلزله چگونه جان خود و خانوادهاش را حفظ کند، یا در هنگام سیل چگونه به دیگران یاری رساند، نهتنها از آسیب میکاهد، بلکه در مسیر همیاری و همبستگی گام برمیدارد. آموزشهای عمومی در این معنا، نوعی سرمایه اجتماعی به شمار میآیند؛ سرمایهای که در لحظه بحران، ارزش واقعی خود را نشان میدهد.
تجربههای اخیر نیز این حقیقت را تأیید میکنند. در مناطقی که آموزشهای هلالاحمر گسترش یافته است، میزان آسیبهای انسانی در بلایا کاهش محسوسی داشته و واکنشهای مردمی سازمانیافتهتر بودهاند. بدین معنی که آگاهی، در نوع خودش، بسان پناهگاه است؛ پناهگاهی که نه با دیوار، بلکه با دانایی ساخته میشود.
اما مسیر آینده نیازمند نگاه راهبردیتری است. آموزشهای همگانی باید از حالت پروژهای و مناسبتی خارج شده و به بخشی از نظام رسمی آموزش کشور تبدیل شوند. همانگونه که سواد خواندن و نوشتن، حق هر شهروند است، سواد تابآوری و امداد نیز باید در زمره حقوق آموزشی هر ایرانی قرار گیرد. از این رو جمعیت هلالاحمر میتواند محور شکلگیری «نظام ملی آموزش تابآوری» باشد؛ شبکهای که مدارس، رسانهها، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای محلی را در کنار یکدیگر قرار دهد.
از سوی دیگر، فناوریهای نوین نیز فرصتهای تازهای برای آموزشهای عمومی فراهم کردهاند. آموزشهای مجازی، بازیهای تعاملی، شبیهسازهای بحران و پویشهای رسانهای میتوانند مفاهیم ایمنی را از کلاسها به زندگی روزمره مردم ببرند. امروز، نسل جوان بیش از هر زمان دیگری با تلفن همراه و شبکههای اجتماعی پیوند دارد؛ پس آموزش تابآوری نیز باید در همان فضاها حضور فعال داشته باشد.
نگاه آیندهنگر به کاهش اثرات بلایا، به معنای پذیرش این واقعیت است که هیچ کشوری از بحرانها در امان نیست؛ اما میتوان از فاجعه جلوگیری کرد. ساختوساز ایمن، مدیریت منابع طبیعی، نظام هشدار سریع و برنامهریزی شهری هوشمند، همه اجزای این منظومهاند، اما بدون آموزش و آگاهی عمومی، هیچکدام به نتیجه نمیرسند.
در نهایت، روز جهانی کاهش آثار بلایای طبیعی یادآور این است که پیشگیری، نه شعار، بلکه هوشمندانهترین شکل امدادرسانی است و در این میان، جمعیت هلالاحمر با گسترهای مردمی، بیطرف و داوطلبانه، میتواند و باید محور اعتماد و آموزش عمومیباقی بماند که آیندهای امنتر در گرو جامعهای آگاهتر است؛ و جمعیت هلالاحمر، هلال این آگاهی است، نوری که اگر در ذهن و دل هر شهروندی بتابد، حتی سهمگینترین طوفان نیز راهی برای تابآوردن خواهند یافت.